راه سلام.
خسته ام راه.خسته ام از پیچ و خمت.
کی تمام میشود.
چه وقت میتوانم نفسی اسوده بکشم.
دیدی که چه تابناک بودم؟
دیدی که چگونه از رویی باز تاب میخوردم.؟
اما الان خجالت میکشم از تو،خودم،او،انها.
روز هایی بود با سری بلند به اطراف خود مینگریستم.احساس میکنم که دیگر تمام شده .
دیگر نمیتوانم خود را سرپا نگه دارم.دب دبه ای ندارم.تو را میخواهم راه.
تو را میخواهم تا تمام شوم.
راه بهشت را از که بجویم... ؟